قوانین حیاتی برای اهل موسیقی(1)
1-مهم ترین مسئله پرورش شنوایی است.کوشش کن از اوان نوجوانی رنگ بندی(tonality) و صداهای جداگانه را درک نمایی.به صداهای ناقوس،شیشه پنجره،مرغ کوکو گوش فرا ده که چه صداهایی از خود در می آورند.
2-گامها و دیگر تمرینات انگشتان را با سعی و پشتکار بنواز اما بسیاری چنین می پندارند که با این راه همه چیز را کسب می کنند و تا زمان پیر فرتوت شدن،هر روز ساعات زیادی را با این تمرینات مکانیکی به سر می برند!این کار تقریباً مشابه آن است که هر روز الفبا را با سعی و کوشش فراوان سریع تر از روز قبلی تلفظ کنی.از وقت خود درست تر و بهتر استفاده کن.
4-با ریتم بنواز:اجرای برخی نوازندگان ویرتوئوز(virtuoso) مانند راه رفتن آدم مست است.از آنها عبرت مگیر.
5-هر چه می توانی قوانین اساسی هارمونی را سریع تر بیاموز.
6-از واژه های تئوری(نظریه) ،ژنرال-باس،کنترپوان و مانند آنها مترس،آنها با روی باز به سوی تو خواهند آمد به شرطی که تو نیز در مقابل چنین رفتار نمایی.
7-هیچ گاه ساز موسیقی را از روی بی حوصلگی ننواز!همیشه قطعه موسیقی را تا آخر و با احساس تر و تازه بنواز و هیچ گاه در نیمه راه رها مکن.
8-کش دادن(طول دادن)و عجله-نواقص یکسان و بزرگی هستند.
9-به آن بیندیش که قطعات آسان را درست و خوب اجرا کنی،این کار بهتر از آن است که قطعات دشوار را در حد متوسط بنوازی.
10-همیشه به شفافیت کوک ساز خود فکر کن.
11-نه تنها انگشتان باید قطعه را به تصرف خود در آورند،بلکه قطعه را برای خودت بدون ساز زمزمه کن.تصور خود را آن قدر گسترش ده تا بتوانی در حافظه ات نه تنها ملودی اثر،بلکه هارمونی متعلق به آن را نیز به خاطر بسپاری.
12-حتی اگر صدای کمی داری کوشش کن از روی ورق نت و بدون ساز بخوانی(زمزمه کنی)،ظرافت شنوایی تو از این هم بیشتر رشد می کند.اگر صدای تو خوب است لحظه ای تاخیر مکن و آن را گسترش ده،این را همچون زیباترین نعمتی بدان که آسمان به تو بخشیده است.
13-تو باید به اندازه ای کار کنی و تکامل پیدا کنی تا بتوانی هنگام با چشم خواندن نتها،موسیقی آن را درک نمایی.
14-هنگامی که می نوازی نگران مباش که چه کسی به تو گوش می کند.
15-همیشه چنان بنواز،انگار که یک استاد به تو گوش می کند.
16-اگر به تو پیشنهاد شود که از روی ورقه نت اثر ناشناسی را اجرا(دشیفراژ) نمایی،ابتدا آن را از نظر بگذران.
17-اگر تو کار روزانه خود را در موسیقی انجام داده ای و احساس می کنی خسته ای دیگر به خودت فشار نیاور.استراحت بهتر است تا کار بدون رغبت و طراوت روحی.
18-زمانی که بزرگتر شدی اثری که مد روز است اجرا مکن،وقت عزیز است.باید صد عمر را داشت،تا تنها آن همه چیزهای خوبی که در دنیا وجود دارد را بشناسی.
19-با قند و شیرینی و شکلات،هیچ بچه سالم به سن بلوغ نمی رسد.غذای معنوی نیز همچون غذای جسمانی باید ساده و سالم باشد.اساتید بزرگ به طور کافی چنین غذای خوبی را آماده کرده اند،از آنها استفاده کن.
21-تو نباید به انتشار(پخش)آثار بد کمک کنی،برعکس باید با تمام قوا مانع آن شوی.
22-بی جهت آثار بد را اجرا مکن و مشنو.
23-هرگز به ظاهرگرایی و خودنمایی سرگرم نشو سعی کن موسیقی آن تاثیر را گذارد که مورد نظر مولف است بیش از این لازم نیست و آن تحریف به شمار می رود.
24-تغییر در آثار آهنگسازان خوب،حذفهای دلبخواهی و یا بدتر از آن تزئینات نو و یا مدرن وارد آن کردن ناروا و زشت به شمار می رود.چنین کاری بزرگ ترین توهینی است که تو می توانی به هنر وارد سازی.
25-در انتخاب قطعه موسیقی برای کار با بزرگ ترها مشورت کن.تو با این راه از تلف کردن زمان زیاد صرفه جویی می کنی.
26-به تدریج با آثار بزرگ آهنگسازان برجسته آشنا شو.
27-از موفقیت برخی نوازندگان ویرتوئوز(مترجم، ویرتوئوز در اینجا،شخصی که خودش را هنرمند واقعی قلمداد می کند.)که اغلب به دست می آورند فریفته مشو.بگذار درخور تحسین هنرمند شدن برای تو با ارزش تر از مورد قبول عام قرار گرفتن باشد.
28-همه چیزهای مد روز،با مرور زمان از مد می افتد و اگر تو دائماً تا زمان فرا رسیدن پیری مد را دنبال کنی،به یک آدم تو خالی و ظاهر پرست مبدل می شوی که برای کسی اصیل و محترم نخواهی بود.
30-هیچ گاه فرصت شرکت کردن در دوئت (دو نوازی)تریو (سه نوازی)و مانند آنها را از دست مده.این فعالیت به نوازندگی تو آزادی و جنب و جوش می بخشد.هرچه بیشتر همراه آوازخوانها آکومپانیمان بنواز.
31-اگر همگان می خواستند ویولون اول را بنوازند جمع کردن ارکستر ممکن نبود.از این رو برای هر نوازنده(موسیقیدان) در جای خودش احترام قائل شو.
32-ساز خود را دوست بدار،ولی از روی تکبر (شهرت پرستی) آن را بهترین ساز و منحصر به فرد مشمار.در خاطر داشته باش که سازهای دیگر و با همین اندازه زیبا نیز وجود دارد.موجودیت آوازخوانها یادت باشد:فراموش مکن که عالی ترین مضامین موسیقی بیان خود را در ارکستر و کر پیدا می کنند.
33-هرگاه بزرگ شدی بیشتر با پارتیتور معاشرت کن تا با نوازندگان ویرتوئوز.
34-با جد و جهد فوگهای اساتید بزرگ و قبل از همه ی .ز. باخ را بنواز.«کلاویر تعدیل شده» باید خوراک روزانه تو باشد.آن گاه تو بدون شک موسیقیدان جدی و دانایی خواهی شد.
35-از بین دوستانت آنهایی را انتخاب کن که از تو بیشتر می دانند.
36-در بین مشغله های موسیقی،با مطالعه اشعار شعرا استراحت کن.بیشتر در دامن طبیعت باش!
37-می توان از آوازخوانها بعضی چیزها را آموخت،اما در همه ی موارد به آنها اعتماد مکن.
38-عالم بزرگ است.فروتن باش!در حالی که هیچ کشفی نکرده ای و هیچ چیزی را نیافریده ای که قبل از تو آشکار نبوده و اگر هم چیزی را کشف کردی آن را نعمتی بدان که از بالا به تو ارزانی داشته اند و باید آن را با دیگران قسمت کرد.
39-آموزش تاریخ موسیقی و تقویت دانش خود با شنیدن بهترین آثار دورانهای مختلف خیلی سریع تر ، از هرگونه خودرایی و غرور دورت می کند.
40-فرصت تمرین کردن ارگ را از دست مده،هیچ سازی مانند ارگ وجود ندارد که چنین سریع و مستقیم ،انتقام کثیفی اجرای اثر موسیقی را بگیرد.
41-با جد و جهد و کوشش در کر بخوان به خصوص بخش میانی را.این کار خصوصیات موزیکالیته(حس موسیقایی)تو را رشد می دهد.
42-اما موزیکال بودن چه معنی دارد؟تو موزیکال نیستی اگر با تردید و با چشمان حیرت زده به نتها نگاه کرده و با مشکل،قطعه را تا آخر اجرا کنی،تو موزیکال نیستی،اگر شخصی به طور تصادفی دو صفحه نت را برایت ورق زند،توقف کرده و نتوانی نواختن را ادامه دهی.ولی تو موزیکال هستی اگر در قطعه ای جدید تقریبا احساس کنی که در ادامه چه باید باشد،در اثری آشنا همین روال در ذهنت باید باشد موسیقی نه تنها در انگشتانت بلکه در سر و دلت جای دارد.
43-اما چطور می توان موزیکال شد؟فرزند عزیزم،از همه چیز مهم تر شنوایی تیز و درک فوری است،چون همه چیز از آسمان القا می شود.اما استعداد را می توان پرورش و تکامل داد،به این هدف دست نمی یابی اگر گوشه نشینی اختیار کنی و تمام روز تمرینات مکانیکی انجام بدهی،تماس زنده و همه جانبه با موسیقی ضروری است:به ویژه سر و کار داشتن با کر و ارکستر.
44-در مرحله اول گستره آوایی آدمی را در چهار شکل اساسی مشخص ساز:به آوازها گوش فرا ده،به ویژه در کر،تحقیق کن که کدام مناطق قدرت بیشتری را دارا هستند و در کدام یک آوازها به بیان نرم و لطیف می پردازند.
45-به همه ی ترانه های محلی با دقت گوش فرا ده،این، گنجینه ی زیباترین ملودیهاست،آنها خلق و خوی ملتهای گوناگون را برایت بازگو می کنند.
46-از اوان کودکی خواندن کلیدهای قدیمی را تجربه کن.در غیر این صورت بسیاری از گنجینه های گذشته برای تو دست نیافتنی است.
47-از ابتدای آموزش به صدا و شخصیت سازهای گوناگون توجه کن.کوشش کن تا خواص مخصوص صداها را در حافظه شنوایی ات حک کنی.
48-هیچ گاه فرصت شنیدن یک اپرای خوب را از دست مده.
49-قدیم را بزرگ بدار ،ولی با روی باز به پیشواز نو برو.به اسامی ناشناس با نظر مغرضانه نگاه مکن.
50-در مورد یک اثر موسیقی از اولین تاثیر آن قضاوت مکن:آنچه در لحظه ی اول به تو خوش می آید نه همه وقت بهترین است.اساتید آموختن بیشتر را تقاضا دارند.بسیار چیزها در مرحله ی بلوغ برای تو روشن می شود.
51-در قضاوت راجع به موسیقی بین یک اثر هنری و اثری که تنها برای سرگرمی آماتور است تفکیک قائل شو.از اولی دفاع کن اما در مورد دومی خشمگین مشو!
52-«ملودی»،ندای رزمی(جنگی)اشخاصی با معلومات سطحی(غیر حرفه ای)است،و در حقیقت موسیقی بدون ملودی موسیقی نیست.اما بفهم که آنها از مفهوم «ملودی» چه چیز را در نظر دارند:آنها ملودی سبک و زود درک شونده،با ریتم ظاهراً جذاب را انتظار می کشند.ولی باز آثار زیادی دارای شیوه های دیگر موجود است و اگر هرگاه هرجایی از آثار باخ،موتسارت و بتهوون را بازنمایی هزاران شکل گوناگون ملودی را می بینی،برعکس ملودیهای اپرای نوی ایتالیایی با روش حقیرانه ی یک نواخت تو را دلگیر خواهد کرد.
53-بسیار خوب و جالب است اگر تو با پیانو ملودیهای کوچک را بنوازی و بیشتر خوشحال باش وقتی که آنها خود به خود و بدون ساز به سراغ تو می آیند.معلوم می گردد که در تو درک باطنی موسیقی بیدار می شود.انگشتان باید آن چیزی را که مغز می خواهد اجرا کنند،نه برعکس.
54-در ابتدای ساختن یک اثر موسیقی همه قطعه را در ذهن بساز.زمانی که کاملا آماده شد،آن را می توانی روی ساز اجرا کنی .اگر موسیقی تو از باطن تو برخاسته باشد و تو آن را احساس کردی به دیگران نیز همان تاثیر را خواهد بخشید.
55-اگر آسمان به تو تخیل (فانتزی)زنده عطا کرده است،پس در لحظات تنهایی تو گاهی میخکوب شدن پشت ساز می نشینی،با کوشش باطنی خود -«من»-را در هارمونی بیان کنی،و هر قدر این عالم هارمونی برایت ناروشن است تو همان قدر مرموزتر احساس داری که بر گردونه سحرآمیز هستی سوار شوی.این خوشبخت ترین ساعات جوانی است.اما اغلب زمان خود را در اختیار امیال استعدادت قرار مده که آن،تو را به صرف کردن وقت و قوه ات برای ساخت تصاویر توهمی(رویایی)بر می انگیزد.حاصل فرم و نیروی بیان روشن به تو،تنها همراه با دانش نت می آید.از این رو بیشتر وقت خودت را به نوشتن صرف کن،تا بداهه نوازی(improvisation, impovise)
56-هر چه زودتر به کار رهبری ارکستر آشنا شو.بیشتر به رهبرهای خوب نظر کن ، همراه با آنها می توانی آهسته آهسته به کار رهبری بپردازی.این کار موضوع را روشن می نماید.
57-به دقت به زندگی نظر کن و نیز با هنرها و علوم دیگر آشنا شو.
58-قوانین اخلاق عین قوانین هنر است.
59-با کوشش و فعالیت همیشه (همه وقت)به درجات والاتر خواهی رسید.
60-از یک ورقه فلز که چند سکه بیشتر ارزش ندارد می توان هزاران فنر ساعت ساخت که بسیار با ارزش است.«ورقه فلزی»که از عالم بالا به تو داده شده است،از روی وجدان استفاده نما.
61- در هنر هیچ چیز حقیقی بدون شور و اشتیاق ساخته نمی شود.
62-هنر نه برای جمع کردن ثروت است سعی کن یک هنرمند با کمال شوی.دیگر هر چه هست خود به خود به دست می آید.
63-فقط زمانی که فرم اثر برایت روشن شود مضمون آن نیز واضح می گردد.
64-شاید تنها نابغه می تواند نابغه را تا انتها درک کند.
65-شخصی گفته است که نوازنده کامل باید با شنیدن اثر ارکستری در بار اول،پارتیتور آن را تصور کند.این عالی ترین هدف است که در موردش می توان آرزو کرد.
66-آموزش انتها ندارد.
روبرت شومان و دیگر اندرزها
-به هر دوره برای خدمتهایش احترام قائل می شویم!دوران نو نیز دست آوردهای درخشانی دارد.
-در همه دوران،آهنگسازان بد هم وجود داشتند و نیز نادانانی که از آنها تعریف می کردند.
-اگر قرار است نزد کسی چیزی بنوازی بهانه نیاور،این کار را بلافاصله انجام بده و یا فوری رد کن.
-توتنها یک استاد را دوست مدار،اساتید زیاد بوده و هستند
-فکر نکن که موسیقی قدیمی ،منسوخ(کهنه)گشته،سخن زیبا و حقیقی هیچ گاه کهنه نمی شود،موسیقی زیبا و حقیقی نیز چنین است:پیر نمی شود.
-قطعه موسیقی خود را چنان تصور کن که گویا در پیش چشمانت حاضر است.
1-قوانین حیاتی برای اهل موسیقی (مطابق) نشر سال 1959 با ویرایش د.و.ژیتامیرسکی چاپ شد.
مطابق نقشه ی اولیه ر.شومان این حکمتها برای جایگزینی بین قطعات «آلبوم برای نوجوانان»پیش بینی گشته ،ولی آهنگساز از این نیت دست کشیده وآنها را به طور جداگانه نشر نمود.(ضمیمه«مجله نو موسیقی»،لایپزیگno:36 : و1850 )
بعدها «قوانین حیاتی» «ضمیمه» «آلبوم برای نوجوانان» گردید و در سال 1854 به نشر آثار یک جلدی روبرت شومان به نام «مجموعه مقالات درباره موسیقی وموسیقیدانان» انتشار یافت «و دیگر اندرزها» بعد از مرگ ر.شومان در بین دست نوشته هایش پیدا گردید.
در نشر حاضر بعضی از اندرزها حذف شده اند.